فصل+دوم+مافیای+خشن+من

پارت+دوم
(ا.ت+)
(تهیونگ-)
(بچه+ا.ت+و+تهیونگ+یوری*)
(برادر+ا.ت+جکسون+#)
(خواهر+تهیونگ+لیا&)

زبان+تهیونگ+
امروز+اومدم+دیدن+اعضا+تا+باهاشون+حرف+بزنم
-امروز+رفتم+دیدین+دخترم+اون+به+جای+بابا+به+من+
میگه+عمو(بغض)
یونگی:می‌دونم+الان+خیلی+ناراحتی+اما+خودتو+محکم+نگه+دار
با+ا.ت+حرف+بزن+شاید+قبول+کرد+اون+حتما+تا+الان+فهمیده
حقیقت+چیه
-فکر+میکنی+حرف+نزدم+هزار+بار+حرف+زدم+اما+اینبار+می‌دونم+چیکار+کنم+میدیزدمشون+هم+دخترم+هم+ا.ت+رو+
همه+اعضا+باهم+:نهههههه
-چرا+آره+من+باید+انجام+بدم+
نامجون+:نه+اینکار+شاید+باعث+بشه+اون+ازت+متنفر+پس+
این+کاری+که+من+میگم+رو+بکن+رو+پیش+ا.ت+و.......
-قبول+(در+ادامه+میفهمید+نامجون+چی+گفت+)
از+زبان+تهیونگ
طبق+گفته+نامجون+رفتم+پیش+ا.ت+فکر+نمی‌کردم+درو+باز+کنه
درو+باز+کرد+
بعد+ا.ت+به+من+گفت+که+به+یوری+گفتم+ان+دختره+تو+هست+
+من+امروز+به+یوری+گفتم+باباش+تویی
-جدی+یعنی+میزاری+دخترم+رو+ببینم+
+آره+اما+مسئله+اینه+که+تو+باید+پیش+ما+زندگی+کنی
-اینکه+خیلی+خوبه+وسایلتون+رو+جمع+کنید
میریم خونه ما
از زبان ا.ت
از در که اومد خیلی دلم میخواست بغلش کنم ببوسمش
اما خوب ما جدا شدیم من حقیقت رو می‌دونم اما نمیتونم بهش بگم که می‌دونم اون روز چرا همچین بیا به هم بر گردیم نمیتونم
اما بعد هزار بار فکر کردن امشب بهش میگم
آمدید+وارم+خوب+پیش+بره+
ادامه+پارت+بعد+
شرط+پارت+بعد+۲۲لایک